بازیگران: لعیا زنگنه ، عبدالرضا اکبری ، فرهاد جم ، فریبا متخصص ، زهره حمیدی ، ….. سال پخش: ۱۳۷۷-۷۸ کارگردان: داریوش فرهنگ “موضوع این سریال خانوادگی درباره زن و شوهری مرفه است که در آستانه کشمکش طلاق با وجود سه فرزند هستند. ماجرای داستان از آنجا آغاز میشود که این زن و شوهر موقع رفتن به یک میهمانی در لواسان در حین مشاجره دچار حادثه شده و ماشین آنها به دره سقوط میکند و آتش می گیرد. شوهر در آخرین لحظات از اتومبیل بیرون میپرد و به کمک نیروهای امداد نجات پیدا میکند اما در این تصادف اثری از زن وجود ندارد. زن که چهرهاش سوخته توسط دکتر سریال تولدی دیگر جراح پلاستیک پیدا می شود و پس از تغییر چهره به صورت پرستاری ناشناس به منزل سابق خود بر می گردد و این بار به نوعی دیگر برخورد می کند. بطوری که فرزندان، همسر و مادر شوهر خود را به شدت مجذوب میکند تا جایی که آنها به شخصیت اصلی او پی برده و همسرش مجددا از او تقاضای ازدواج میکند.
برترین خصیصه این خدائی جوئی عرفان ایرانی، جهانی بودن مطلق آن است. عارف پارسی خدارا درمقامی بالاتر ازجدائیهای کنیسه و کلیسا و مسجد میجویدو بخلاف انحصار طلبی خاخام وکشیش و مفتی اورامتعلق به همه وهمه را متعلق به اومیشمارد. بهمان اندازه درخرابات مغان نور خدا میبیند که درمحراب کلیسا و دررواق مسجد میبیند، وندای این خدارا با همان رسائی درمیکده میشنود که میتواند درصومعه بشنود.
با این حال تأکید میکند که بازگشت به آئین زرتشتی یا به گرایشهای عرفانی برای ایران یا جهان هزاره سوم نه واقع بینانهاست و نه منطقی
میترا مقبوله تقسیمبندی آریایی و سامی ادیان توسط شفا را یادآور ملیگرایی افراطی برخی نویسندگان ایرانی و آلمانی میداند. به گفته او شفا زشتترین و قشریترین جنبههای این ادیان توحیدی (سامی) را با عمیقترین زیباترین و عرفانیترین جنبههای ادیان ایرانی و آئینهای آریایی مقایسه کردهاست که از نظر او نشانه جانبداری و حمله یک طرفه به ادیان توحیدی است. به گفته مقبوله این کار شفا،